ناروسه (1967) روش دوسا را در ابتدا براي كودكان مبتلا به فلج مغزي به كاربرد و اعلام كرد كودكاني كه قادربه نشستن نبودند نشستند و كسانيكه نمي توانستند بايستند به وضعيت ايستاده دست يافتند . Naruse (1967). هاريسكا (1988) روش دوسا را براي كودكان مبتلا به فلج مغزي به كاربرد نتيجه درمان موثر بود . كونو ، اونو و هوشينو (1990) دريافتند كه ادراك از خود و ديگران در طول آرميدگي عضلاني و آموزش پوسچرال به اين روش بهبود مييابد . دادخواه (1999) روش دوسا را برروي كودكان مبتلا به فلج مغزي آزمايش كرد و به اين نتيجه رسيد كه تكنيكهاي آموزشي اثر بارزي بر حركات بدني (Movement) در مقايسه با وضعيت بدن (Posture) داشته است . اونو و كونو (1983) روش دوسا را براي بچه هاي اتيستيك و زياده فعال بكار بردند و نتايج نشان داد اين متد در بهبود پوسچر ، حركت و زندگي عاطفي آنها موثر بود تسورو و كاموهارا. روش دوسا را براي بيماران اسكيزوفرن بكار بردند نتايج نشان داد پوسچر و وضعيت راه رفتن بيماران بهبود يافت.Kamohara 1980 Tsuru (1985)
كونو ،اوتو و هوشينو (1993) يافتندكه ادراك از خود و ديگران در طول آراميدگي عضلاني آموزش پوسچرال بوسيله روش دوسا بهبود مي يابد . هاريسكا (1992) اين روش را براي كودكان فلج مغزي بكاربرد نتيجه نشان داد درمان موثر بود و اين براي اشخاصي كه ناتواني داشتند مهم بودكه در نتيجه اين تكنيك قادر به حفظ وضعيت نشسته بوسيله خودشان بودند ديگران اظهار مي كنند كه حس آراميدگي عضلاني و حس ثبات در وضعيت ايستاده افزايش مييابد و تغييرات مثبت در ادراك خارجي رخ ميدهد . (1993)Hatakayama- konno در زمينه ورزش در ژاپن از المپيك روم تا المپيك توكيو ناروسه بعضي از تكنيك هاي روش دوسا. مانند آراميدگي(Relaxation)تمرين ذهني (mental-practice ) را براي ورزشكاران قهرمان ورزشهاي سنگين آموزش داده بود و كارآيي آن بطور كلي تثبيت شد . Naruse (1975)
در آغاز هدف روش دوسا ، بهبود مشكلات حركتي كودكان فلج مغزي بوده است بعدا در درمان كودكان اتيستيك و زياده فعال بكار رفت و باعث ثبات هيجان و تغيير برنامه رفتاري زندگي روزانه آنها شد . و همچنين پوسچر (وضعيت بدن ) آنها را بهبود بخشيد بيماران اسكيزوفرن هم مي توانند از روش دوسا استفاده كنند . اين روش همچنين براي كودكان عقب مانده ذهني و سندرم داون و كودكان باديستروفي عضلاني بكار مي رود .
اين متد براي افراد مسن با اختلالات ذهني نيز قابل استفاده مي باشد و بعنوان يك استفاده باليني در مشاهده براي مواردي مانندافسردگي و فرار از مدرسه روش ودسا موثر بوده اخيرا بعد از زلزله Kobe كوب در ژاپن ،روش دوسا براي موارد(P.T.S) از (اختلالات استرس بعد از حادثه ) بكار برده شده و گزارش شد كه كاملا موثر است . در تحقيقات نشان داده شده است در طي آموزش دوسا براي كودكان فلج مغزي ، كساني كه نمي توانند بنشينند به خوبي خواهندنشست . كسانيكه نمي توانند بايستند خواهندايستاد و كساني كه نميتوانند راه بروند راه خواهند رفت . در مواردي از كودكان اتيستيك تماس چشمي آنها با ديگران بهبود مييابد و هيجان آنها تثبيت خواهد شد . Dadkhah (1996)
كودكان عقب مانده ذهني ، روابط اجتماعي آنان بهبود يافت و توانستند در هر وضعيتي به خوبي جايگاه خود را پيداكنند در مورد كودكان سندرم داون پوسچر بدن آنها تغيير مي كند و هيجان آنها كنترل خواهد شد .در مورد افراد مسن اجتماعي تر و باهوش تر مي شوند و بر مكالمات خود كنترل بيشتري دارند و موفق به كنترل هيجانات گرديده اند .